گَرکویه، گرگویه، گَرگوا، گَرگو، گرکو، چارکوه، جَرکوهه، جَرقوه، زرقویه و سرانجام جَرقویه،نامهایی است که در گذر روزگار بر این سرزمین نهاده شده و در اینجا بر آنیم تا با جستجو در کتابها ونوشتارهای تاریخی و بررسی گفتههای پیشینیان به ریشهیابی و چگونگی هر یک از این نامگذاریهابپردازیم و ناگفته نماند با آنکه بازماندههای تاریخی بر جای مانده در گوشه و کنار این سرزمین ونوشتارهای برخی از استادان تاریخ ایران نشانگر آن است که این سرزمین باستانی در روزگاران گذشتهیکی از شاخههای بزرگراه کاروانرو ابریشم بشمار میرفت. و همچنین تا آغاز سدة چهاردهمخورشیدی یکی از گذرگاههای کاروانهایی بوده است که پیوسته میان شمال و جنوب ایران در رفتو آمد بودهاند،
دربارة گذشتة این سامان کمتر نامی در کتابهای تاریخی به میان آمده است و تنهابرخی از ایرانگردان آنهم به گونة انگشتشمار و جسته گریخته، نگاهی گذرا به این سرزمین کویریداشتهاند که در اینجا به بررسی دربارة نوشتههای آنها و گفتههای مردم دربارة انگیزة نامگذاری اینسرزمین باستانی میپردازیم.
در کتاب «تاریخ اصفهان وری» میخوانیم «در زمان دیلمیان دو بلدة حاکمنشین مخصوص دراصفهان بوده است: اول فیروزان لنجان در دو طرف زایندهرود دوم فارفاآن رودشت که شهری نامی وبلوکات رودشتین، جرقویه و قهپایه از توابع آن قصبة گرانمایه بوده است» و از آنجا که کتاب نامبردهبا بهرهگیری از نوشتههای پیشینیان نگارش یافته است، چنین برداشت میشود که نام باستانی گرکویههر چه بوده است در زمان دیلمیان و شاید چندین سده پیش از آن و در پی چیرگی زبان عربی، بهگونة جرقویه در آمده است. منتجبالدین علی بن بابویه رازی که از دانشمندان شیعة سدة ششمهجری است، در کتاب «الفهرست منتجبالدین» از سرزمین جرقویه با نام «زرقویه» یاد کرده و آنجا راپیرو اصفهان دانسته است.
یاقوت حموی جغرافیانویس آغاز سدة هفتم ه.ق، در کتاب «معجم البلدان» از این سرزمین با نامجَرقوه یاد کرده و باگمان و دودلی آنجا را از آبادیهای اصفهان دانسته است و از آنجا که در آن روزگارسرزمین گرکویه از بخشهای بزرگ استان اصفهان بشمار رفت، بکارگیری واژة قریه (آبادی) از سویاین نویسنده، نشان میدهد که وی شاید سرزمین گرکویه را ندیده و نوشتار خود را بر پایة گفتهها یانوشتههای دیگران به رشتة نگارش در آورده است.
زین العابدین شیروانی، نویسندة آغاز زمان قاجار به انگیزة آنکه از عارفان زمان خود بشمارمیرفته است در پی جهانگردیهای خود و هنگام دیدار از سرزمین گرکویه و دیدار با عارفان آنجا،دربارة نام این سرزمین چنین نگاشته است: «جَرقویه ناحیهای است از اصفهان و به طرف مشرق آناست و آن دو قطعه است، علیا وسفلا»
محمد حسن خان اعتمادالسلطنه تاریخنگار زمان ناصرالدینشاه قاجار در کتاب «مرآت البلدان»مینویسد: «گویند اصل جَرقوه چهار کوه است و به اعتقاد من قصبهای است نزدیک به اصفهان،نگارنده گوید ظن غالب این است که، جَرقوه، جَرقویه است و آن معرب گرکویه است»
محمد مهدی محمدرضا اصفهانی، یکی دیگر از نویسندگان زمان ناصرالدینشاه قاجار در کتاب«نصف جهان فی تعریف اصفهان» چنین نوشته است: «محل ششم اصفهان، جَرقویه است و آنمعرب گرکویه است و به دو قسمت میباشد، علیا و سفلا»
سید علی جناب در کتاب «الاصفهان»، در این باره چنین اندیشهای دارد: «جَرکوهه میباشد که جَرشکاف است و کوهه بلندی است. به سبب آنکه جَرقویة علیا از شکاف کوه خارج میشود. مانند:مالواجرد و دستجرد» و افزون بر آن در برگ دوم کتاب خود، از این سرزمین با نام گرکویه نیز یاد کردهاست.
معلم حبیبآبادی در کتاب «مکارمالاثار» در این باره چنین نوشته است: «گرگویه ناحیهای استازتوابع اصفهان که در طرف میان مشرق و جنوب آن از 9 فرسنگ تا 25 فرسنگ افتاده است و آنرا دراین اَزمَنه جَرقویه به جیم و قاف میگویند»
دکتر سیروس شفقی درکتاب «جغرافیای اصفهان» آنجا که به ریشهیابی تاریخی نام روستایآذرخواراندرباخترگرکوی
هپرداختهاست،درکنارواژةجرقویه،نام باستانی گرکویه را نیز بکار برده است.